در حالی که صفحه تیم Big Spaceship از آن زمان حذف شده است ، طراحی قدیمی آن (که در بالا نشان داده شده است) یک مثال عالی است.
صفحه تیم Big Spaceship با داشتن یک قهرمان قهرمان از تیم در حال رقابت در Tough Mudder 5K نشان داد که این تیم نه تنها سخت کار کرده بلکه بازی سختی نیز داشته است. سرصفحه ساده و در عین حال قدرتمند باعث می شد که افراد تیم ذاتاً خلاق باشند ، انتظارات زیادی را برای کار ارائه می دهند و همچنین استخدام های احتمالی جدید را نیز به چالش می کشد (یا فریبنده است ، بسته به نوع نگاه شما).
این یک تعادل کامل بین جذب و ارتقا سطح را ایجاد می کند.
5. هومن
چرا کار می کند:
در این صفحه درباره تیم و تیم ، هومان مطابق با نام خود عمل می کند ، برند و تیم خود را از طریق عکس های بزرگ ، دمدمی ، به سبک وس اندرسون ، گیف ها و حقایق جالب به دست می آورد. این در واقع حرفه ای بودن تیم را به اشتراک می گذارد ، در حالی که به ما یادآوری می کند که آنها "فقط انسان" هستند و دارای شخصیت های بازیگوش زیادی هستند.
6. کایاک
بهترین صفحه کایاک تیم
چرا کار می کند:
صفحه تیم Kayak از این جهت برجسته است که هوشمندانه به رابط کاربری منحصر به فرد موتور جستجوی شرکت احترام می گذارد. همانطور که برای پرواز یا هتل جستجو می کنید ، این صفحه به شما امکان می دهد تا کل تیم را بر اساس ویژگی هایی مانند "شاخص شوخ طبعی" ، "طبقه بندی نرد" یا "فرودگاه" / مکان آنها مرتب کنید.
7. وانلو
بهترین صفحه تیم Wanelo
چرا کار می کند:
با یک طراحی ساده ، کپی آن چیزی است که واقعاً در سئو چیست صفحه تیم قدیمی Wanelo درخشیده است. این کار با یک عنوان منحصر به فرد و بازیگوش آغاز شد ، به شما کمک می کند فضای کار خود را تجسم کنید و شما را به آن دعوت کند.
از اینجا ، برخلاف بسیاری از افراد دیگر در این لیست ، Wanelo كاملاً به نمایش شخصیت ها و سرگرمی های منحصر به فرد موجود در دیوارهای آن پرداخت. عکسهای سر اعضای تیم و بیوگرافی دقیقاً مانند مارک آنها دارای گونه های بی پروا و صریح است.
8. Wondermall
بهترین صفحه تیم Wondermall
بهترین صفحه تیم Wondermall
چرا کار می کند:
صفحه تیم Wondermall از حد معمول فاصله می گیرد و شما را با کارمندان خود نه از طریق عکس های جعبه ای ، بلکه از طریق یک صحنه جذاب و چند رسانه ای آشنا می کند.
در حالی که برخی از اعضای تیم کیف های ی را به همراه دارند ، برخی دیگر از آنها کارت اعتباری یا انفجار دارت دار استفاده می کنند. صفحه با توجه به این تصاویر جالب توجه شما را جلب کرده و سپس با ارائه هر آنچه در مورد سابقه حرفه ای آنها لازم است با کلیک کلیک کنید ، آن را نگه می دارد.
9. خمیر برقی
صفحه بهترین تیم خمیر برق
چرا کار می کند:
وقتی برای اولین بار در صفحه ترکیبی مربوط به تیم قرار می گیرید ، ممکن است چیز خاصی به نظر نرسد ، اما روی هر یک از عکس های تیم قرار دهید و شما را غافلگیر کند.
به جای بایوس های سنتی ، وقتی از روی یک هدفون منحصر به فرد حرکت می کنید ، Electric Pulp نام ، عنوان و یک گیف خنده دار از اعضای تیم را از قدم زدن نمادین پاتریک سوئیز در Dirty Dancing گرفته تا کیانو ریوز در The Matrix نشان می دهد. آنها غیر منتظره هستند و در مورد شخصیت تیم بسیار صحبت می کنند بدون اینکه کی بزنند.
10. دفتر وضعیت
بهترین صفحه تیم دفتر وضعیت
چرا کار می کند:
صفحه تیم The Status Bureau در حالی که از نظر طراحی بسیار کم است ، کار بسیار خوبی را انجام می دهد و به مردم می گوید که چگونه با کارمندان خود تماس بگیرند. همراه با یک آدرس ایمیل مستقیم ، این شرکت به توییتر ، LinkedIn ، Google+ و حتی Pinterest پیوند می دهد (در صورتی که بخواهید یک یا دو دستور العمل مبادله کنید)
11. جرقه
بهترین صفحه تیم Sparkbox
چرا کار می کند:
ارزشهای اصلی ما در اینجا در IMPACT برای ما مهم هستند و مشخصاً که در Sparkbox نیز تمام شده اند. در این صفحه تمیز و ساختار تیمی ، شرکت با زیرکی اصول اصلی خود را در کنار سرمربی پرسنل و پیوندهای اجتماعی خود قرار می دهد و برای خواننده روشن می کند که انگیزه افراد آنها چیست و همچنین پیوند این ارزش ها با آنها را آسان می کند
اگر تیترتان نشان ندهد که چرا خوانندهی تبلیغ باید روی آن کلیک کند یا به آنها نگوید که کلیک کردن چه منفعت و ارزشی برایشان خواهد داشت، آنگاه این موضوع که محصولات یا خدماتتان چقدر باارزش هستند، اصلا اهمیتی نخواهد داشت، چون بازدیدکنندگانتان هیچ اقدامی نخواهند کرد.
شما تنها ۲۵ کاراکتر برای انتقال پیامتان در اختیار دارید، پس جایی برای ابهام باقی نمیماند. بنابراین باید منظورتان را دقیق بیان کنید. متن آگهی شما باید به پرسشهای زیر پاسخ دهد:
قول ارائهی چه چیزی را میدهید؟
چه چیزی شما را از رقبایتان متمایز میکند؟
«ارزش پیشنهادی» فقط به تیتر محدود نمیشود. بلکه در تمام مسیر مشتری را همراهی میکند. از کلیک کردن روی آگهی شما تا انتخاب سایتتان یا محصولات یا خدماتتان، آنچه واقعا میخواهید این است که مشتریتان بداند که ورود به سایت شما تصمیم درستی بوده است و شما بهترینها را برای او میخواهید. اگر از هر فرصتی که برای این کار دارید، نهایت بهره را ببرید، در نهایت کیلومترها جلوتر از رقبایتان خواهید بود.
هنگامی که بحث دربارهی تبلیغات فیسبوکی است، بزرگترین چالش شما به عنوان صاحب یک کسبوکار، رقیبانتان نیستند، بلکه خودتان هستید. شما یک انتخاب پیشِ رویتان دارید: میتوانید این اشتباهات مهلک را مرتکب شوید و کمپین تبلیغاتیتان را پیش از اینکه فرصتی برای شکوفایی پیدا کند، به نابودی بکشانید. یا میتوانید در مقابل این اشتباهات مقاومت کنید، ترافیک بازدید بیشتری ایجاد کنید، بیشتری داشته باشید و از سود قابل پیشبینی بیشتری، بسیار بیش از آنچه فکرش را میکردید، لذت ببرید.
برندینگ یا همان برند سازی یکی از مهمترین ابعاد هر کسبوکاری، کوچک یا بزرگ، خرده یا «بنگاه به بنگاه» (B2B)، است. در بازار رقابتی امروز، استراتژی برند قوی و مؤثر، مزیت عمدهای به شمار میرود. اما برند سازی واقعا چه معنایی دارد و چگونه بر کسبوکار شما اثر میگذارد؟
به زبان ساده، برندِ شما، اعتبار شما در نزد مشتری است. برند به مشتریان شما میگوید که چه انتظاری از محصولات و خدمات شما داشته باشند و اینکه تفاوت آنچه شما ارائه میدهید با آنچه رقبایتان عرضه میکنند، چیست. برندِ شما، برآیندی از شخصیت فعلی شما، شخصیتی که میخواهید باشید و برداشت دیگران از شخصیت شما است. در این مقاله درباره اصول اولیهی برند سازی بیشتر میخوانید.
برند شما اعتبار شماست- برند سازی
آیا شما در صنعت خود، یک نوآور تکرو و مستقل هستید یا بازیگری باتجربه و قابل اعتماد؟ آیا محصول شما، محصولی گرانقیمت و با کیفیت بالا است، یا ارزان اما با ارزش بالا؟ شما نمیتوانید در هر دوی این دستهها جا بگیرید؛ همانطور که نمیتوانید خواستهی همهی مردم را برآورده کنید! شخصیت شما و کسبوکارتان بر اساس اینکه مشتریان هدفتان از شما چه میخواهند، شکل میگیرد.
لوگو (نشان تجاری)، بنیان و پایهی برند شما را تشکیل میدهد. سایت اینترنتی، بستهبندی و ابزارهای تبلیغاتی، که همگی باید و یکپارچه با لوگوی شما باشند، همگی منتقلکنندهی برند شما هستند.
استراتژی برند و ارزش آن
ارزش برند - برند سازی
استراتژی برند یعنی تعیین اینکه چه چیز را، چگونه، در کجا، و به چه کسی ارائه میکنید؛ به عبارت دیگر یعنی برنامهی شما برای انتقال پیام برندتان. جایی که تبلیغات خود را ارائه میکنید، کانالهای توزیع، آنچه در قالب کلمات و تصاویر منتشر میکنید، همگی بخشی از استراتژی برند هستند.
برند سازی استراتژیک به شکلی پایدار، منجر به شکلگیری یک برند قدرتمند میشود که به معنای ارزش افزودهی بیشترِ محصولات و خدمات کسبوکار شما است که به شما امکان میدهد در مقایسه با موارد مشابه موجود، قیمت بالاتری برای محصولات و خدمات خود در نظر بگیرید. کوکاکولا در مقابل سایر نوشابههای رایج مثالی روشن در این باره است. چون کوکاکولا یک برند قدرتمند است، قیمت بالاتری برای محصولاتش تعیین میکند؛ مردم هم حاضرند این قیمت را بپردازند.
تعلق نسبت به برند - برند سازی
ارزش افزودهای که ارزش ویژهی برند با خود به همراه دارد، معمولا ناشی از باور به کیفیت برتر و دلبستگیهای احساسی است. مثلا نایکی (Nike) با پیوند دادن محصولاتش به ستارگان ورزشی، انتظار دارد مشتریانش تعلقات احساسی خود را نسبت به ستارگان با محصولات نایکی کنند. طرح و شکل کفشهای نایکی تنها دلیل به رفتن آنها نیست.
حتما بخوانید: ۸ نکته که به شما کمک میکند صاحب یک برند فوقالعاده شوید
تعریف برند
تعریف برند مانند سفری است که در طی آن کسبوکارتان را کشف میکنید. این کار ممکن است دشوار، زمانبر و ناخوشایند باشد. در این مسیر، لازم است دستکم برای پرسشهای زیر پاسخی مناسب بیابید:
مأموریت کسبوکار شما چیست؟
محصول یا خدمت شما چه ویژگیها و مزیتهایی دارد؟
در حال حاضر، مشتریان شما چه نظری دربارهی کسبوکار شما دارند؟
تمایل دارید از طریق چه ویژگیهایی مشتریان و کسبوکارتان را به هم پیوند دهید؟
تحقیق کنید. از نیازها، عادات و خواستههای مشتریان فعلی و بالقوهی خود آگاه شوید. به آنچه گمان میکنید که میدانید اتکّا نکنید؛ بلکه مطمئن شوید.
برند سازی
از آنجا که برند سازی و توسعهی استراتژی برند ممکن است پیچیده باشد، حتما از تخصص و دانش مؤسسات ارائهدهندهی مشاوره در زمینه برند سازی بهره ببرید. پس از اینکه برندتان را تعریف کردید، چگونه باید آن را به دیگران معرفی کنید؟ به توصیههای سادهی زیر که آزمون خود را پس دادهاند، توجه کنید.
یک لوگوی مناسب انتخاب کنید. لوگوی خود را در معرض دید همگان قرار دهید.
حتما بخوانید: چطور یک لوگو بسازیم؟
پیام برند خود را مشخص کنید. پیامهای کلیدی که میخواهید به دیگران منتقل کنید، کدامند؟ همهی کارکنان باید از ویژگیهای برند شما آگاه باشند.
برند باید یکپارچه باشد. مفهوم برند شما باید در همهی ابعاد کسبوکارتان جاری باشد، در طرز پاسخ دادن به تلفنها، در طرز لباس پوشیدن شما و کارکنانتان و امضای نامهها و در همه چیز.
برای کسبوکارتان «لحنی» در نظر بگیرید که بازتابی از برندتان باشد. این لحن باید در تمامی ارتباطات نوشتاری و تصویرسازیها، آنلاین یا غیر آنلاین، به کار گرفته شود. اگر برند شما حسی دوستانه القا میکند، لحن شما باید محاورهای باشد. اگر برندتان شیک و مجلسی است، کمی رسمیتر باشید.
برای اینکه فرآیند برند سازی را بهتر انجام دهید، سعی کنید شعار تبلیغاتی داشته باشید. یک شعار بهیادماندنی، پرمعنا و کوتاه تهیه کنید که نشاندهندهی ماهیت برند شما باشد.
برای ابزارهای بازاریابی خود، قالب و استانداردهایی مطابق با برندتان طراحی کنید. در همهی ابزار و روشها باید طرح، رنگ، لوگو، شکل و احساس یکسانی وجود داشته باشد. لزومی ندارد تجملاتی باشید، فقط ثابتقدم باشید و این رویه را حفظ کنید.
صادق باشید. اگر آنچه برندتان وعده میدهد را ارائه ندهید، مشتریان نه تنها شما را به دیگران توصیه نمیکنند بلکه خودشان هم دیگر به شما رجوع نخواهند کرد.
منبع:
این داستان بسیار آشنا است: صاحبان کسبوکارها قصههایی از موفقیت در تبلیغات فیسبوکی شنیده و خواندهاند و تصمیم میگیرند که خودشان هم یک امتحانی بکنند! همانطور که میدانیم تبلیغات فیسبوکی، ابزاری بسیار قدرتمند برای شناساندن کسبوکارها، محصولات و خدمات و همچنین برندها به دنیا است. اما از آنجایی که گزینههای بسیار زیادی در تبلیغات فیسبوکی پیشِ روی افراد قرار دارد، این کار شاید به نوعی مانند به پرواز درآوردن یک شاتل فضایی سخت و پیچیده باشد، به طوری که واقعا ندانند که قرار است چه کار کنند. اما مگر این کار واقعا چقدر میتواند دشوار باشد؟
آنها همهی چیزهایی را که میتوانند پیدا کنند، مطالعه میکنند و سپس همهی کارهایی را که قرار است انجام دهند، میکنند. تیتری قانعکننده مینویسند، تصاویر مناسبی انتخاب میکند و متنی تشویقکننده مینویسند، اما هنگامی که کمپین تبلیغاتیشان را راه میاندازند، هیچ واکنش یا پاسخی دریافت نمیکنند. فقط سکوت محض!
بعد از شکست خوردن برای بازگرداندن هزینههای تبلیغاتی، صاحبان کسبوکارها به کلی بیخیال تبلیغات فیسبوکی میشوند، در حالی که این استراتژی نیست که مقصر شکستشان بوده، بلکه شیوهی اجراییشان ایراد داشته است.
احتمالا شما هم در چنین موقعیتی بودهاید. احتمالا شما هم تبلیغات فیسبوکی را امتحان کردهاید، اما در دستیابی به نتایجی که انتظارش را داشتهاید، شکست خوردهاید و به این نتیجه رسیدهاید که این کار، جز هدر دادن وقت و پول دستاورد دیگری ندارد.
اگر چنین است، باید بدانید که شما تنها نیستید. حقیقت این است که شما هم میتوانید در تبلیغات فیسبوکی موفق شوید، تنها به شرط اینکه تسلیم این سه اشتباه وحشتناک نشوند:
حتما بخوانید: چطور استراتژی بازاریابی خود را در شبکههای اجتماعی ارتقا دهیم
تبلیغات فیسبوکی
اشتباه اول: صفحهی فرود یا جاذبهی هدایتیِ بهینهای ندارید
2
زمان توجه بازدیدکنندگان وبسایتها خیلی خیلی کوتاه است.
امروزه، شما تنها ۱۵ ثانیه وقت دارید تا یک بازدیدکننده را متقاعد کنید که در سایت شما بماند. پس از خودتان بپرسید: آیا از هر ثانیه بیشترین استفاده را میکنید؟ اگر پاسختان منفی است، پس هزینهی زیادی خواهید پرداخت.
طبق گفتهی کتابِ «راهنمای کامل تبلیغات فیسبوکی» نوشتهی «مارشال»، «کرَنس» و «میلاش»، اگر شما به ازای هر کلیک ۱ دلار پرداخت کرده باشید و در ۱۵ ثانیهی اول فرصت جلب نظر بازدیدکنندهها را از دست دهید، در واقع ۲۴۰ دلار در هر ساعت پرداختهاید تا در جلب توجهِ افرادی که روی تبلیغاتتان کلیک کردهاند، شکست بخورید. این یعنی شما دارید برای باختن در میدان تبلیغات فیسبوکی پول خرج میکنید!
آیا از پس چنین اشتباه پرهزینهای برمیآیید؟
واقعیت این است که اینکه بازدیدکنندگانتان را به صفحهی اصلی سایت و یا خدای نکرده به صفحهی «تماس با ما» ارجاع دهید و انتظار داشته باشید نتیجهی مطلوبی نیز به دست آورید، به هیچ وجه کافی نیست. این کار شاید تا پنج سال پیش جواب میداد، اما امروزه، شما باید ارزش ایجاد کنید. برای اینکه نتیجهی تلاشهای تبلیغاتیتان را واقعا افزایش دهید، باید بازدیدکنندگانتان را به صفحهی فرودی با جاذبهی هدایتی مناسب بکشانید، یعنی به سمت منبعی که مهارتها، دانش و تخصص شما را به خوبی نشان دهد و مشکلی را برای بازار هدفتان حل کند.
اگر از طریق نشان دادن حسن نیتتان اعتماد بازدیدکنندهها را جلب کنید، آنگاه کار محصولات یا ارائهی خدماتتان بسیار سادهتر خواهد شد.
حتما بخوانید: ۵ نکتهای که باعث افزایش فالوئرهای شما در شبکههای اجتماعی میشود
اشتباه دوم: تست چندنسخهی A/B را انجام نمیدهید
تست دوبخشی
وقتی پای خواستههای مشتریانمان به میان میآید، سادهترین کار این است که فرض کنیم همه چیز را در این مورد میدانیم، اما چنین فرضی ابدا درست نیست. چون ما همه چیز را نمیدانیم.
فرضیاتتان را بیازمایید. ما میتوانیم هر قدر که دلمان میخواهد حدس و گمان به کار ببریم، اما فقط هنگامی قادر خواهیم بود دربارهی آنچه در گام بعدیمان باید انجام دهیم، تصمیماتی منطقی بگیریم که دادههایی واقعی از آزمایشهای دقیق در دست داشته باشیم، همانطور که «جِیمز کلییِر» مینویسد: «تنها چیزی که بهبود میدهیم، آن چیزی است که اندازهگیری و ارزیابی کردهایم.»
هنگامی که پای تبلیغات فیسبوکی وسط باشد، آزمایش کردن حرف اول و آخر را میزند. بنابراین از دقیق بودنتان اطمینان حاصل کنید. تیترتان را تست کنید. تصاویرتان را تست کنید. متنتان را تست کنید. همهچیز را! و تنها یک بار هم نه! این کار را بارها انجام دهید.
هنگامی که به اندازهی کافی همه چیز را تست کردید، دقیقا خواهید دانست که چه مواردی جواب میدهد، چه مواردی به دردتان نمیخورد و چه مواردی را میتوانید ارتقا و بهبود دهید. این یک روند مستمر است و چیزی است که در طول برگزاری کمپینتان نباید نادیده بگیرید. درست است که خلق چندین نوع مختلفِ تبلیغات فیسبوکی، نیازمند کار و تلاش فراوان است، اما هنگامی که کلیکهای بیشتری دریافت کنید و چشماندازهای بهتری ببینید، از اینکه برای این کار وقت گذاشتهاید، خشنود و سپاسگزار خواهید بود.
حتما بخوانید: چطور بر مشکلات بازاریابی در شبکههای اجتماعی غلبه کنیم؟
اشتباه سوم: ارزش پیشنهادی قانعکننده و قابلتوجهی ندارید
بهترین محتوای بصری، عناصر دیداری پایدار و ثابتی دارد که به افراد در یادآوری و تشخیص برند کمک میکند، مانند استفاده از رنگها و لوگوها. برای نمونه، لوگوهای موسسه بازاریابی محتوایی در نوع خود عالی هستند و هرکدام کاربرد جداگانهای دارند، اما در عین حال با برند سازگارند و وحدت آنها قابل تشخیص است.
یکپارچگی
۸. برای پلتفرمهای مختلف سفارشی سازی انجام دهید
سفارشی سازی پلتفرم
همانگونه که هر کانال ارتباطی نیازهای تصویری متفاوتی دارد، یک تصویر نیز در پلتفرمهای مختلف همواره یکسان عمل نمیکند. همچنین هر کانال گروه مخاطبان خاص خود را دارد، و ترجیحات آنها نیز میتواند با مخاطبان سایر پلتفرمها متفاوت باشد. برای بیشنیه نمودن تعداد مخاطبان، باید سفارشی سازی محتوای تصویری خود را بر اساس پلتفرمی که آن را نمایش میدهد، انجام دهید.
خب حالا که برای آغاز برنامه بازاریابی بصریتان آماده شدهاید، از کجا شروع میکنید؟ چه ابزارهایی وجود دارند که شما میتوانید با استفاده از آنها عکس، ویدئو، اینفوگرافیک و هر چیز دیگری که نیاز دارید را تولید کنید؟
در ادامه تعدادی از منابعی که میتوان در تولید محتوای بصری از آنها استفاده کرد، معرفی میکنیم.
GIMP یک ویرایشگر تصویر شبیه فتوشاپ است که به شما این امکان را میدهد تا بدون صرف هزینه و به صورت رایگان، تصاویری زیبا را خلق و ویرایش کنید. در صورتی که این امکانات در محصولات شرکت ادوبی باید اری شوند.
Venngage ابزاری فریمیوم است که با استفاده از آن میتوانید تصاویری خیرهکننده برای نمایش تصویری دادهها، اینفوگرافیکها، نمودارها و … تولید کنید. با ایجاد یک حساب کاربری رایگان به تعدادی از تمها، قالبها، نمودارها، آیهای منتخب و تصاویر آپلودی خودتان دسترسی دارید و می توانید از آن ها استفاده کنید.
Awesome Screenshot یک ابزار تحت وب است که به شما امکان عکس گرفتن از صفحه نمایشتان و افزودن طرحهایی از قبیل متن، فِلِش، باکس و … را میدهد.
Piktochart ابزاری رایگان با کاربری آسان برای طراحی اینفوگرافیک، پوستر، گزارش و ارائه است که بدون استخدام یک طراح گرافیک حرفهای میتوانید از آن استفاده کنید.
Camtasia یک ویرایشگر ویدئو و ابزاری برای تصویربرداری از صفحه نمایش است که به شما اجازه میدهد ویدئوهای کوتاه و دموی محصولات را تولید کنید؛ حتی قادر خواهیدبود به ارائههای پاورپوینت خود نَرِیشِن اضافه نموده و آنها را برای مخاطبانتان پویاتر و جذابتر کنید.
PowToon نیز یک ابزار فریمیوم برای ساخت انیمیشن و ارائه است. قالبها، عناصر و موسیقیهای آمادهای در آن موجود است که شما میتوانید به راحتی آنها را با کشیدن و رها کردن (drag and drop) به درون پلتفرمی شبیه پاورپوینت آورده و ویدئوها و ارائههای خود را بسازید.
VideoScribe تخته سفیدی قدرتمند برای طراحی است که میتوان با آن انیمیشنهایی دستساز و خیرهکننده ساخت. حتی میتوانید تصاویر خود را آپلود کرده و از ابزار رسم برای طراحی روی آن استفاده کنید.
Interact و Qzzr ابزارهایی فریمیوم هستند که به شما امکان طراحی و به اشتراک گذاری آزمونهای تعاملی را می دهند. همچنین شبکههای اجتماعی و وبسایتهای شما را ارزیابی میکنند.
Woobox هم یکی دیگر از ابزارهای فریمیوم است که به شما امکان طراحی هر چیزی را میدهد، از جمله: مسابقه، بلیت، ، نظرسنجی، تخفیف، پاداش و افزونههای شبکههای اجتماعی. با استفاده از اینها میتوانید گروه مخاطبانتان را گسترش بدهید و پیامهای بازاریابی خود را تقویت کنید.
منبع:
درباره این سایت